آبروریزی در خانواده، رابطه شیطانی زن جوان با برادرشوهرش لو رفت – بلادنیوز
آبروریزی در خانواده، رابطه شیطانی زن جوان با برادرشوهرش لو رفت – بلادنیوز
به گزارش بلادنیوز زن جوان که دستانش به خیانت و جنایت آغشته است داستان عجیب رابطه سیاه با برادرشوهرش را اینگونه بازگویی می کند : شوهرم مرتب از این شهر به آن شهر در حال سفر بود ودر هرجایی که می توانست زمین می خرید و با دیگر همکارانش شروع به ساختن آن می کرد.
با وجود تولد دخترم روزها همچنان می گذشت و من هنوز در اندر خم کوچه های سرگردانی روز به روز از همسر و روند جاری زندگیم دورتر می شدم و فرشید نیز که شاید خود دریافته بود چندان علاقه ای به او ندارم چندان توجهی به من نداشت و به جای عشق ورزیدن به زندگی تنها سرگرم ساخت و ساز آسمان خراش های بی انتهای خود بود.
در غیاب و نبود فرشید، در بیشتر اوقات این سهیل برادر او که دانشجو و مجرد بود که گاهی به من و برادر زاده اش سری می زد و در برخی از موارد که دخترم بیتابی می کرد ما را با خود به سینما وسایر مراکز تفریحی و گردشی می برد و و همسرم نیز خود از این موضوع با خبر بود و چندان بدش هم نمی آمد که از انجام تکالیفش در قبال خانواده خود شانه خالی کرده و خود را به کوچه های ندیدن و نفهمیدن سراب گونه بزند.
روزها به سرعت در حال عبور از زندگی ناخوشایند من بودند که ناباورانه از نوع نگاه ها و رفتار سهیل دریافتم که او به من علاقمند است و پنداری که چندان بی رغبت نیست که در نبود برادرش، جای خالی او را برای من پر کرده و نقش همسر نداشته ام را برایم بازی کند.
او چندین بار حضوری وغیر حضوری سعی کرد به من بفهماند که باید با او رابطه داشته باشم و من که مدتی بود در شک و تردید رابطه ای پنهانی با او به سر می بردم، سرانجام دل به سرابی دیگر زدم و با او رابطه پنهانی و ویرانگر خود را آغاز کردم.
رفته رفته حس کردم که گویی این بار حسی دیگر به سراغم آمده و در وجودم طنین عشق و محبت به سهیل را طنین انداز کرده است.
دیگر ارتباطم با سهیل بسیار صمیمی و گرم شده بود تا جایی که از هر فرصتی و نبود همسرم سعی می کردیم بیشترین استفاده را کرده و روزها را در کنار یکدیگر بگذرانیم و فکر می کردم چون اغلب بستگان نیز به مانند دیگران فکر می کنند که او به دلیل نبود برادرش با ما در ارتباط است و سعی می کند جای خالی برادرش را در نبود او برای ما پر کند، کسی هرگز به رابطه نامشروع و پنهانی من و سهیل، هرگز پی نخواهد برد و من می توانم هر آنچه را که در مسیر زندگی با همسرم از دست داده بودند در روزهای با او بودن بار دیگر یافته و در آن سوی آسمان خوشبختی با رویاها و آرزوهای زیبایم.
در گذشت زمان چندان درنگی حاصل نمی شد و من خود را به عشق سهیل سرگرم و همسرم نیز که شاید از فضای مه آلود زندگیش خسته شده بود، دل به اعتیاد داده و به تدریج خود را غوطه ور در گرداب مصرف غول آسای مواد مخدر می دید.
دریغ و هزار افسوس که مصرف مواد چه بلای خانمان سوزی است باور پذیر نبود ولی فرشید چنان در سراب مصرف مواد مخدر گرفتار شده که کارش از ساخت وساز به مسافر کشی با ماشینی اوراقتر از خودش رسید و چوب حراج را به تمامی به داشته های زندگی خود زد.
من شاید از سخت تر شدن شرایط زندگیم از نظر مادی اندکی در مضیقه قرار گرفته بودم ولی چندان از اعتیاد همسرم ناراحت نبودم زیرا می دانستم هر اندازه که او در افیون مصرف مواد مخدر فرو رود، من خواهم توانست به آسانی و با فراغ بال بیشتری دلدادگی های خود را با سهیل تقسیم کنم.
گویی گذشت زمان دیگر وجود فرشید را که اکنون چندین بار سابقه زندان وانجام کارهای خلاف را نیز در کوله بار ننگین خود داشت، برایم غیر قابل تحمل کرده بود تا جایی که سعی کردم به هر ترفندی شده سهیل را طعمه خود قرار داده و برای از بین بردن فرشید و رهایی از دست او و رسیدن به سهیل، نقشه ای بکشم، نقشه ای که هرگز در بستر افکار هوس آلود، دیگر چندان به این نمی اندیشیدم که چه فرجامی را برای من و دخترم به ارمغان خواهد اورد.
آری، به سهیل پیشنهاد دادم که اگر علاقمند است که از این نقشه های عروسکی رها شده و برای همیشه در زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنیم، بهتر است وجود برادرش را از صفحه روزگار پاک کند.
سهیل در ابتدا این پیشنهاد من برایش غیر قابل هضم بود و به هیچ عنوان حاضر نبود که تن به کشتن برادرش بدهد اما امان از هوای نفس امارّه که او را نیز به زانو درآورد، تا جایی که من توانستم سرانجام با ترفندهای مختلف، او را به کشتن برادرش راضی کنم.
شبی دخترم فاطیما را بر داشته و به خانه پدرم رفتم و با سهیل نیز از قبل هماهنگ کردم که در نبود من از فرصت نهایت استفاده را کرده و کار را تمام کند، سهیل بیچاره نیز که در برابر عشق هوس آلود من، مدت ها بود که سخت به زانو درآمده بود، آمپول هوا را در رگ های دور از احساس برادرش جاری کرده و پس از آن او را در باغی در اطراف حومه شهرشان دفن کرده بود.
دیری نگذشت که پس از آن که خبر فقدان فرشید در کوچه های شهر پیچید و همگان از فقدان او با خبر شدن، پلیس توانست با سرنخ هایی که از روابط نابه هنجار من وسهیل بدست آورد، هر دوی ما را دستگیر کرده وطبل هوس آلود رسوایی ما در سراسر گیتی طنین انداز و نفرین دوست و غریبه به سوی ما روانه شد.
اکنون دیر زمانیست که هر دوی ما در پشت میله های زندان روز گار تلخ و گناه آلود خود را سپری کرده و در حسرت های بی انتها تنها چشم به آینده مبهم خود دوخته و روزی هزاران بار در درون ناخودآگاه وجدان خود، به محاکمه افکار پلیدمان می اندیشیم که چرا در نامنتهای هوس های پی در پی، تمامی پل های آینده را خراب و دیگران را نیز به اجبار با این گناه نابخشودنی به بازی گرفتیم.
مورد خیانت قرار گرفتن توسط فردی که خیلی دوستش دارید بسیار دردناک و عذاب آور است. تصور اینکه فردی که فکر می کردی تا همیشه در کنار شما عاشقانه زندگی خواهد کرد به شما خیانت می کند و به شما دروغ می گوید ملال آور است. این احساس خشم باعث احساس رنجش و ناامیدی شما…
مورد خیانت قرار گرفتن توسط فردی که خیلی دوستش دارید بسیار دردناک و عذاب آور است. تصور اینکه فردی که فکر می کردی تا همیشه در کنار شما عاشقانه زندگی خواهد کرد به شما خیانت می کند و به شما دروغ می گوید ملال آور است. این احساس خشم باعث احساس رنجش و ناامیدی شما به همسر خود و حتی تصمیم به طلاق می شود. اولین فکری که به ذهنتان خطور می کند این است چرا همسرم به من خیانت کرد. من کجای زندگی کوتاهی کردم که همسرم به من خیانت کرد؟
اگرچه خیانت به همسر هم در مردان و هم در زنان اتفاق می افتد، با این حال آمارها نشان می دهد مردان بیشتر از زنان به خیانت به همسر خود بعد از ازدواج اعتراف کرده اند. زنان مخلوقات بسیار حساسی هستند و بعد از مواجه با خیانت شوهر از لحاظ عاطفی و روحی بسیار آسیب می بینند. همچنین زنان بعد از خیانت شوهر دچار عذاب و شکنجه روحی می شوند و مدام از خود می پرسند چرا این اتفاق افتاد؟ چرا یک مرد متاهل به همسر خود خیانت می کند؟