اخبار روز

غزه، زخمی بر وجدان جهان و کودکانی که برای بقا می‌جنگند – بلادنیوز

  • غزه، زخمی بر وجدان جهان و کودکانی که برای بقا می‌جنگند – بلادنیوز

    – اخبار فرهنگی –

    خبرگزاری بلادنیوز ـ سعید شیری: میان سکوت تلخ خاورمیانه، فریادهای بی‌صدای غزه چون زخم کهنه‌ای بر پیکر امّت اسلامی، هر روز عمیق‌تر می‌شود. این شهر محصور، به میدانی برای آزمایش شرافت جهانی تبدیل شده است؛ جایی که هر نگاه بی‌تفاوت و هر امضای خاموش، همدستی با ظلم را معنا می‌کند. شاهدان این ظلم، چه بسیار هستند و اعمالشان، آزمونی برای ادعای انسان‌دوستی و عدالت‌طلبی‌شان است. هزاران دل نگران، بیرونِ این باریکه، مدام واژه‌ها و دعاهایشان را روانه می‌کنند، اما زخم این جغرافیا، مرهمِ نیت و دعا نمی‌پذیرد؛ بلکه چشم به اقدامی عملی دوخته است.

    در این سرزمین نیمه‌جان، تاریخ با خون نوشته می‌شود و آینده‌ای مبهم، میان دود و ویرانی، انتظار می‌کشد، اما شجاعتِ ساکنان غزه، شعله‌ای است که با هر باد مخالف، افروخته‌تر می‌شود. آنان به جهانیان یادآور شده‌اند که حقیقت را هرگز نمی‌توان تا ابد پنهان کرد و حتی اگر جهان برای مدتی با صدای ضجۀ کودکان بی‌پناه غزه بیگانه بماند، روزی فرا خواهد رسید که صدای حق، دیوارهای سکوت را خواهد شکست و آن روز، قصۀ زخم‌های غزه، بخشی از حافظۀ وجدان انسانیت خواهد شد؛ زخمی که نشانه‌ای است برای بیداری عصرها.

    قساوت قلب اسرائیلیان؛ از نسل‌کشی تا کشتار پیامبران

    در دل این روزهای خاکستری غزه، قصه‌ای غم‌بار جریان دارد؛ قصه‌ای که نفسِ شهر را به شماره انداخته است. هجوم محاصره‌های اقتصادی، بوی نان تازه را از سفره‌ها ربوده و شور زندگی را از چشمان کودکان دزدیده است. روزگاری این کوچه‌ها از خنده‌های کودکانه لبریز بود، اما حالا ترس و فقر، مهمان همیشگی خانه‌ها شده‌اند.

    اینجا، نسل‌کشی دیگر یک واژه یا تیتر خبری نیست؛ واقعیتی است تلخ و ملموس که هر روز، خانه‌ای را به ویرانی می‌کشاند. آمار کشته‌ها از شمار افتاده است، اما اشک مادری را که بر پیکر بی‌جان کودکش می‌ریزد، چگونه می‌توان شمرد؟ خانه‌ها دیگر سقف امنی نیستند، و هزاران نفر در سرگردانی و آوارگی میان ویرانه‌ها، دنبال نام و نشانی از دیروز خود می‌گردند.

    قصۀ غزه، قصۀ کودکانی است که گرسنگی سایه‌به‌سایه‌شان راه می‌رود، طفلانی که در آرزوی تکه‌ای نان، جان می‌دهند، بدن‌های نحیف‌شان، رساتر از هر فریادی، حقیقت را فریاد می‌زنند؛ تصویری که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد و هر وجدانی را بیدار می‌کند، اگر جایی برای بیداری باقی مانده باشد.

    سیاست‌های رژیم صهیونیستی، مرزی برای سبُعیت باقی نگذاشته‌اند. اصول انسانی یکی پس از دیگری زیر چکمه‌های غرور و بی‌رحمی لگدمال شده‌اند، قانون جنگل نیز رحم و مروتی دارد، اما اینجا قانون جنگلی حاکم است که حتی حیوانات را هم شرم‌زده می‌کند، معیار انسانیت، اینجا قربانی طمع و تکبر شده است.

    در نگاه سرد آنها که خود را سروران جهان می‌پندارند، درد گرسنگی کودکان چیزی نیست جز ابزاری برای سیاست و قدرت‌نمایی، فراموش کرده‌اند که بزرگی، در مهربانی و شفقت است، نه در آزار و بی‌دادگری. آن‌ها در سرکوب و تحقیر دیگران، از هر حیوانی پست‌تر گشته‌اند؛ بی‌آنکه بدانند انسانیتشان سال‌هاست مرده است.

    در دل شب‌های بی‌ستاره غزه، هنوز اما امیدی خاموش نشده است، مادری که کنار ویرانه‌ها، آهسته لالایی می‌خوانَد یا کودکی که با خاکستر بازی می‌کند، همه نشان از آن دارند که زندگی هنوز از پا ننشسته است. نفس‌های خستۀ مردم اما، روایتگر پایداری و مقاومتی است که همۀ ظلم‌ها را رسوا خواهد کرد.

    شاید این صحنه‌ها، روزی در آیینۀ وجدان جهانیان نقش بندد و جهان بفهمد که غزه با زخم‌ها و دردهایش، نماد انسانیت زخمی عصر ماست؛ اما تا آن روز، هر سحرگاه با نام شهیدی جدید آغاز می‌شود و گلویی دیگر بی‌صدا فریاد می‌زند: ما هنوز زنده‌ایم؛ ما هنوز انسانیم… .

    علت افسارگسیختگی بوزینگان بنی‌اسرائیلی در ترور شخصیت‌ها

    انتهای پیام/+

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا