لحظه به لحظه با سقوط میگ ۲۵ و پایان قدرت هوایی صدام در جنگ/ دریادار احمدی: کار ۵ ساله را هشت ماهه عملیاتی کردیم + فیلم – بلادنیوز
لحظه به لحظه با سقوط میگ ۲۵ و پایان قدرت هوایی صدام در جنگ/ دریادار احمدی: کار ۵ ساله را هشت ماهه عملیاتی کردیم + فیلم – بلادنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری بلادنیوز، در بخش اول مصاحبه با دریادار دوم پاسدار، محمدعلی احمدی روایتی کامل از تشکیل پدافند هوایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان شد. اتفاقی که به همت نیروهای جهادی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تنها یک ماه بعد از آغاز جنگ با کمترین امکانات رقم خورد، اما با پیشرفت روز به روز تبدیل به یکی از بخشهای مهم و سرنوشتساز در جنگ تحمیلی شد.
در بخش اول مصاحبه، مقطع تاریخی سالهای بین 1359 تا 1364 بیان شد و در متن زیر، مقطع تاریخی سالهای 1364 تا پایان جنگ بیان شده است که در زیر آن را میخوانید:
دریادار دوم پاسدار محمدعلی احمدی: 26 شهریور سال 1364 یک روز بزرگ و حماسی بود؛ روز درایت و اطمینان و امید بود. همان روزی که حضرت امام خمینی با حکم تاریخی خود مبنی بر تشکیل 3 نیروی زمینی، هوایی و دریایی به جوانان سپاه اعتماد کرد و خوشبختانه پس از گذشت 4 دهه نتیجه آن اعتمادها باعث انسجام نیروهای مسلح و قدرت آنان در دفاع از تمامیت ارضی کشور است. شاید آن روز کسی احساس نمیکرد که چه اتفاقات بزرگی در حال رخ دادن است اما گذشت زمان ثابت کرد که حضرت امام خمینی چه تصمیم اساسی و بزرگی گرفته است.
.
بلادنیوز: به نظر میرسد که پدافند هوایی در این دوره سر و شکل جدیتر و سازمانیافتهتری میگیرد.
بعد از اقداماتی که من در نیروی زمینی سپاه انجام دادم، آن را به جانشین خود آقای کلام الله خلخالی تحویل دادم و ایشان مسئول پدافند نیروی زمینی شد و من با حکم آقای محسن رضایی (فرمانده کل سپاه) به نیروی هوایی سپاه منتقل شدم. همانطور که میدانید اولین فرمانده نیروی هوایی سپاه، مهندس موسی رفان بود. مأموریت نیروی هوایی سپاه در آن روزها 3 موضوع بود؛ اول، به کارگیری موشکهای زمین به زمین که توسط برادر حسن طهرانی مقدم آغاز شد. دوم، به کارگیری موشکهای زمین به هوا برد بلند که توسط بنده دنبال میشد و سوم، موضوع پهپاد.
در سال 1362 و 1363 اکثریت فرماندههان سپاه همراه با آقای محسن رفیقدوست به دو کشور سوریه و لیبی سفر کردیم. دنبال این بودیم که از آنها موشک زمین به زمین و زمین به هوا دریافت کنیم. حسن طهرانی مقدم همراه با 13 نفر از نیروهایش در سوریه ماند و آموزش موشکهای زمین به زمین را در آنجا آغاز کردند. من هم همراه با 20 نفر به لیبی رفتم تا آموزش موشکهای زمین به هوا را ببینم، اما متأسفانه یک ماه در لیبی منتظر ماندیم و هیچ اتفاقی رخ نداد. بنابراین به تهران بازگشتیم.
در سفر دومِ آقای رفیقدوست به سوریه و لیبی، آقای رفیق دوست با لیبیاییها توافق کرد که یک نیمه آتشبار “هاگ” که جزء سلاحهای سازمانی ارتش ایران بود را به لیبیاییها بدهیم و در ازای آن یک سایت موشکی سام 2 دریافت کنیم. این سامانه برای این بود که بتوانیم با هواپیماهای میگ 25 مقابله کنیم. این توافق انجام شد و سایت موشکی سام 2 را در تهران دریافت کردیم. ما آن را در شهر پرندک اطراف تهران مستقر و ارتباطاتش را با سایت سیآرسی کرج برقرار کردیم، اما متأسفانه لیباییها یا نخواستند و یا نتوانستند این سایت را عملیاتی کنند و بعد از مدتی کشور ما را ترک کردند.
بلادنیوز: این سایت موشکی از نظر توان عملیاتی چگونه بود؟
برد آن به هواپیماهای میگ 25 میرسید. میگ 25 مهمترین هواپیمای عراقیها بود که میتوانست در بالاترین ارتفاع، ایمن پرواز کند. موشک هاگ ما که موشک پیشرفته آمریکاییها بود و از قبل از انقلاب در نیروی هوایی ارتش به کار گرفته میشد، برد کوتاهی داشت و با آن نمیتوانستیم هواپیمای عراقیها را بزنیم. برد موشک هاگ تا 40 هزار پا میرفت اما برد موشک سام 2 روسی تا 66 هزار پا میرسید. به همین دلیل بود که سپاه به دنبال این سامانه رفت. دقت داشته باشید که هواپیمای میگ 25 در آن زمان آزادانه شهرهای ما را مورد هدف قرار میداد.
در سال 1364 وزارت سپاه با چینیها به توافقی مبنی بر خرید سیستم کپی شده از سایت موشکی سام 2 رسید. نام این سلاح HQ2 بود. البته باید بگویم که این سلاح خارج از رده بود و چینیها آن را از ارتش خود کنار گذاشته بودند. از آنجا که کسی چیزی به ما نمیداد مجبور بودیم این سیستم را انتخاب کنیم.
باید اشاره کنم که از این سیستم 8 عدد خریداری کردیم. 35 متخصص از ارتش و 35 متخصص از سپاه به چین رفتند و به مدت 110 روز آموزش دیدند. البته بچههای ارتش، آموزشهای قویتری دیدند، چرا که آنها از قبل با سیستمهای موشکی آشنا و متخصص موشکهای سیستم هاگ بودند، اما بچههای سپاه تا آن زمان فقط آموزش توپهای ضدهوایی دیده بودند. در نهایت آنها در 3 تیر 1365 به کشور بازگشتند.
بلادنیوز: خودمان این سیستم را عملیاتی کردیم یا از چینیها کمک گرفتیم؟
زمان زیادی نداشتیم و مسئولین نظامی کشور باید سریع تصمیم میگرفتند که این سیستم توسط کدام نیروی هوایی به کارگیری شود. شورای عالی دفاع به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد، هر دو فرمانده نیروی هوایی ارتش و سپاه را خواستند و ازشان پرسیدند که این سامانه را در چه مدت زمانی عملیاتی میکنید؟ نیروی هوایی ارتش با کار طرح و برنامهای اعلام کرد که این سیستم را 5 ساله عملیاتی میکند و فرمانده نیروی هوایی سپاه گفت من این سیستم را یکساله عملیاتی میکنم، فلذا شورای عالی دفاع تصمیم گرفت این سیستم را به سپاه پاسداران بدهد.
بلادنیوز: آیا سپاه توانست آن را ظرف مدت یکسال عملیاتی کند؟
8 ماهه عملیاتی کرد. جالب است بدانید تعدادی از آن 35 متخصص ارتشی پیش ما در سپاه ماندند و به ما کمک کردند. اولین اقدام این بود که آموزش بدهیم تا پرسنل بعدی را آماده کنیم تا بتوانند در سایر شهرها کار کنند.
بنابراین یکی از سایتها را به آموزش اختصاص دادیم و نیروهای جوان سپاه از نیروی هوایی پیش ما آمدند و با تقسیم پرسنل از بین ارتشیها و سپاهیها به عنوان استاد، فرآیند آموزش به جوانان را آغاز کردیم. در همین راستا، سایت فجر در گرمدره تهران راهاندازی شد و آقای علی اصغر صادقی به عنوان مسئول آن انتخاب شد. مأموریت او تربیت نیروی انسانی در کوتاهترین زمان و مؤثرترین آموزش بود. فراموش نکنید که ما قول داده بودیم یکساله این سیستم را عملیاتی کنیم و باید کار انقلابی میشد، به ویژه آنکه کشور در التهابات ناشی از بمبارانهای هوایی ارتش عراق بود.
به صورت موازی با آموزش، سایت دوم خود را در شهر اندیشه با عنوان سایت عملیاتی راهاندازی کردیم. 15 بهمن 1365 پایگاه عملیاتی خیبر راهاندازی کردیم و 22 بهمن سال 1365 یعنی یک هفته بعد، اولین شلیک موشک HQ2 به سمت هواپیمای میگ 25 در تهران شلیک شد.
بلادنیوز: موفقیتآمیز بود؟
موشک به هواپیما نرسید و فرار کرد و رفت!
باید در همینجا به یک نکته اشاره کنم و آنهم این است که از سال 1363 به بعد تجاوزات هوایی عراق به ایران با گرفتن هواپیمای میگ 25 از روسها و هواپیمای سوپراتاندارد و میراژ F1 از فرانسه شدت بسیار بیشتری گرفت. همچنین برد عملیاتی آنها به شدت زیاد شد. فراموش نکنید که قدرت نیروی هوایی هر کشوری وابسته به برد هواپیماهای آن است. هر چه قدر بتواند در عمق بیاید، معلوم است که قدرت بیشتری دارد. هم میتواند از خودش دفاع بکند و هم میتواند بردش را به دورترین نقطه کشور برساند.
هواپیمای میگ 25 به راحتی به قم، تهران و اراک حمله میکرد و حتی به جنوب نوار ساحلی شمال ایران نیز میرسید. علاوه براین، افزایش پروازهای آنها از همان زمان آغاز شد. عراقیها در سال 1360، 476 بار به ایران حمله کردند اما در سال 1363 این عدد به790 حمله و در سال 1364 به 962 حمله رسید. علت این اتفاق، این بود که آنها تا سال 1366، نیروی هوایی خود را دوبار بازسازی کرده بودند. آنها روی زمین باخته بودند و نقطه قوت عراقیها روی هواپیماهایشان بود.
بلادنیوز: به راهاندازی پایگاه عملیاتی خیبر اشاره کردید. این پایگاه چگونه کار خود را آغاز کرد؟!
هماهنگی عملیاتی پایگاه خیبر را به ایستگاه رادار سوباشی همدان و ایستگاه رادار سیآرسی کرج سپردیم. این موضوع بدین معنی بود که نیروی هوایی ارتش باید به ما اجازه میداد به سمت یک هواپیما شلیک کنیم. دلیل این موضوع این بود که رادارها در اختیار نیروی هوایی ارتش بود و ما نمیتوانستیم عملیاتهایمان را به صورت مستقل انجام بدهیم.
اولین اعلام خودکفایی پدافند نیروی هوایی سپاه پاسداران به بعد از آموزش دورههای اول و دوم برمیگشت. در آن زمان آقای هاشمی رفسنجانی که مسئول جنگ بود را به پایگاه گرمدره دعوت کردیم و بهشان اعلام کردیم که ما نیاز به اعزام دانشآموزان خود به خارج از کشور نداریم.
بلادنیوز: ماجرای پایگاه هوایی اصفهان که نخستین شلیک موفقیتآمیز به هواپیمای میگ 25 از آنجا اتفاق افتاد، چه بود؟
در طول جنگ تا پایان سال 1367، توانستیم 6 پایگاه موشکی را در شهرهای تهران، اصفهان، تبریز، قم و شیراز عملیاتی کنیم، اما در این بین پایگاه هوایی اصفهان سرو صدای بسیار زیادی به پا کرد. در سال 1365 فشار روی شهر اصفهان به دلیل نقش مهم پشتیبانی آن در جنگ بسیار زیاد شد. هواپیمای میگ 25 روزانه دو نوبت آزادانه به شهر اصفهان تجاوز میکرد. یک نقطه از شهر را بمباران میکرد تا رعب و وحشت در دل مردم ایجاد کند. برهمین اساس فشارهای زیادی روی مسئولان بود.
در همان زمان ما سه سایت داشتیم؛ یکی آموزش بود، دیگری در تهران و پایگاه خیبر بود که از پایتخت محافظت میکرد و سومی در شهر رامهرمز در مناطق عملیاتی جنوب حضور داشت. آقای هاشمی رفسنجانی به آقای رفان دستور دادند که این سایت به اصفهان برود و در آنجا عملیاتی شود. بنده مسئول انتقال این سایت شدم. به همراه آقای رفان، آقای طاهری نماینده ولی فقیه در استان، استاندار اصفهان و آقای سیف الهی فرمانده سپاه دوم صاحب الزمان به این منطقه سفر کردیم. همه مسئولین به ما قول دادند که هر آن چیزی که نیاز داریم را در اختیار ما قرار بدهند.
سایتیابی برای استقرار سامانه به طوری که بتواند با هواپیمای میگ 25 در فرصت مناسب درگیر شود، بر عهده من گذاشته شد. باید موشک را در جایی مستقر میکردیم که مانع از آمدن هواپیما و نزدیک شدن به نقطه پرتاب موشک یا بمبش باشد. مأموریت ما این بود که یا نگذاریم تیراندازی کند و یا مانع از این بشویم که بیاید و مرحله بعدی، هدف قرار دادن آن بود. فلذا باید جایی را انتخاب میکردیم که مناسب این امر باشد. در نهایت جنوب غرب اصفهان و در نزدیکی شهر فلاورجان، نقطهای به نام “جوجیل” انتخاب شد. به فرمانداری فلاورجان رفتم و اعلام کردم که زمین انتخاب شده است. شما باید به کشاورزان و مردم روستا اطلاع بدهید که زمینشان را تحویل بدهند تا بتوانیم کار استقرار سایت موشکی را انجام بدهیم و آنها هم موافقت کردند.
12 اسفندماه ساعت 8 شب، دو گروه مهندسی در اختیار ما قرار گرفت تا با کمک آنها سایت به صورت کامل در زمین مذکور مستقر شود. 12 روز طول کشید که سایت عملیاتی بشود و در نهایت در روز 24 اسفند سال 1365 این سایت عملیاتی شد و ما میتوانستیم شلیک کنیم. با این حال باز هم نمیتوانستیم هواپیماهای عراقی را هدف قرار بدهیم. علت چه بود؟ این بود که اطلاعات لازم برای شناسایی هواپیما را در اختیار نداشتیم. ماجرا از این قرار بود که ما باید اطلاعات هواپیمای دشمن را از پایگاه هشتم نیروی هوایی ارتش دریافت میکردیم تا بدانیم از کدام سمت به اصفهان حمله میکند اما این اطلاعات به ما داده نمیشد.
به عبارت دیگر، نیروی هوایی ارتش با رادارهای خود که در لب مرز مستقر بودند باید هواپیما را شناسایی میکرد و اطلاعات را به ما میداد اما بنابر دلایلی این اتفاق رخ نمیداد.
بلادنیوز: پدافند هوایی سپاه، رادار نداشت؟
خیر. ما در ابتدای کار بودیم و رادار نداشتیم. برهمین اساس تحت کنترل عملیاتی نیروی هوایی ارتش بودیم. آنها باید اطلاعات هواپیما را به ما میدادند. مثلا باید به ما میگفتند: “هواپیما رویت شد، فاصله با شما 700 کیلومتر”؛ دوباره بعد از آنکه 100 کیلومتر جلوتر میآمد، باید اعلام میکردند فاصله با شما 600 کیلومتر و … وقتی هواپیما به 100 کیلومتری ما میرسید، دیگر ما مسئول بودیم و با رادار منطقهای خودمان هواپیما را کشف و موشک را شلیک میکردیم.
این اتفاق در دو روز یعنی 24 و 25 اسفند سال 1365 با شکست مواجه شد؛ مردم اصفهان تحت فشار بودند و همه مسئولین کشوری روی این ماجرا تمرکز کرده بودند. شب 26 اسفند ماه آقایان طاهری، کربلایی و کرباسچی به سایت آمدند و شروع به بد و بیراه گفتن به ما کردند! البته حق هم داشتند چرا که فشار زیادی رویشان بود. هر چه قدر هم ماجرا را برایشان توضیح میدادیم قبول نمیکردند!
در همینجا اجازه بدهید یک موضوع فنی را گوشزد کنم؛ اشاره کردم که ما تحت کنترل عملیاتی رادارهای ارتش در پایگاه سوباشی بودیم. در بین ما یک خط هاتلاین مستقیم وجود داشت که هر کسی در دو طرف گوشی را برمیداشت، گوشی نفر مقابل زنگ میخورد و بدون واسطه صدای آنها را میشنیدیم. آنها وقتی که هواپیمای عراقی را در لب مرز میدیدند باید به ما اطلاع میدادند اما این اتفاق رقم نمیخورد تا اینکه هواپیما به اصفهان میرسید، بمباران میکرد و آژیر اصفهان به صدا درمیآمد.
همان شب که مسئولین به سایت آمده و مشغول جر و بحث با ما بودند، به صورت ناگهان صدای آژیر تلویزیون درآمد. هواپیماها آمدند و رفتند. همانجا یک نفس راحت کشیدم! بهشان گفتم: “ببینید چه اتفاقی افتاد؟! ما مقصر نیستیم. اولین کسی که در اصفهان باید خبردار شود باید ما باشیم. هیچ کس این سلاح را ندارد که بتواند با هواپیمای میگ 25 مقابله کند، پس ما باید باخبر شویم.” همان موقع امام جمعه از ما دلجویی کرد و رفت و متوجه شد دلیل اصلی ماجرا ناهماهنگیهاست.
همان شب آقای رفان به من دستور داد که به ستاد نیروی هوایی برویم تا جلسهای با شهید ستاری برگزار کنیم. همین توضیح را بهشان دادیم و متوجه اشکال و ایرادشان شدند. البته قبل از اینکه آن جلسه رسمی را تشکیل بدهیم، آنها اشکال را برطرف کرده بودند؛ یعنی به سایت سوباشی سپرده بودند که وقتی هواپیمایی وارد فضای ایران میشود به اولین کسی که زنگ میزنید، سایت اصفهان باشد.
ساعت 11:45 روز 26 اسفندماه اولین خبر را به سایت اصفهان دادند و گفتند هواپیمای میگ 25 به سمت شما میآید. وقتی به 120 کیلومتری رسید، هواپیما را گرفتیم، موشک اول پرتاب شداما هواپیما بریک کرد. بلافاصله موشک دوم شلیک شد و هواپیمای میگ 25 در ارتفاع 66 هزار پا سقوط کرد . خلبان آن را دستگیر و با او مصاحبه کردیم. بدنه و موتور هواپیما هماکنون در موزه انقلاب اسلامی نگهداری میشود.
این اولین هواپیمای میگ 25 بود که توسط سایت موشکی یابنالزهرا اصفهان منهدم شد. بعد از این، کشور از بمبارانهای شدید هوایی نجات پیدا کرد. تقریبا تا پایان جنگ، میگ 25 نتوانست در فضای ایران پرواز کند، چرا که به هر جایی که میرفت یک موشک HQ2 سپاه پاسداران انتظارش را میکشید.
بلادنیوز: این پیروزی مهم چه ثمراتی داشت؟
سقوط میگ 25 تأثیرات بسیار زیادی بر روند جنگ و فضای داخلی کشور داشت؛ اعتمادی که امام به ما کرده بود تقویت شد و به ما مسئولیت بیشتری دادند. همچنین ما احساس قدرت بیشتری کردیم و خواهان سهم بیشتری از پدافند هوایی کشور شدیم. فراموش نکنید HQ2 سیستم خارج از ردهای بود اما توانستیم ظرف 8 ماه این سامانه را عملیاتی کنیم و کمتر از دو سال 6 پایگاه را تحویل بدهیم.
بعد از این اتفاق، یک مسئولیت مهم دیگر به ما دادند؛ بسیاری از استانهای مرزی ما فاقد پدافند هوایی حتی در ارتفاع پست بودند. مراکز استانها سیستم پدافندی داشتند اما استانهای مرزی خیر. بنابراین به ما مأموریت دادند که گردانهای فجر را در 12 استان راه بیندازیم. اولویت اصلی، استانهای مرزی مثل کرمانشاه، ایلام، کردستان، بوشهر و خوزستان بودند که درگیری مستقیم با هواپیماهای عراقی داشتند و پس از آن استانهای داخلی نظیر همدان، اراک، خرم آباد و … اولویتدار بودند. ما در دو سال و تا پایان جنگ توانستیم 12 گردان پدافند هوایی را با استعداد هر گردان 20 توپ ضدهوایی مستقر بکنیم. ادعای ما این است که مردم را امیدوار کردیم.
انتهای پیام/