ماجرای استخاره “شگفتانگیز”آیتالله بهجت برای سیدحسن چه بود؟ – بلادنیوز
ماجرای استخاره “شگفتانگیز”آیتالله بهجت برای سیدحسن چه بود؟ – بلادنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری بلادنیوز، سید حسن نصرالله سومین دبیرکل حزبالله لبنان و از بنیانگذاران آن در سال 1982 بود که پس از شهادت سید عباس موسوی در سال 1992 دومین دبیرکل حزبالله، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد. حزبالله در دوران وی به قدرتی منطقهای تبدیل شد و توانست پس از انجام عملیاتهای متعدد، در سال 2000 اسرائیل را وادار به عقبنشینی از لبنان و آزاد کردن اسرای لبنانی کند. نصرالله دانشآموخته حوزه علمیه نجف بود که ارتباطش با «سید محمدباقر صدر» و «سید عباس موسوی» باعث شد وارد فضای مبارزه با اشغالگری اسرائیل شود.
طی دهههای گذشته آثار مختلفی درباره این شهید عزیز منتشر شده است. توجه اهالی قلم و ادب پس از شهادت سیدحسن نصرالله در سال گذشته به این شهید عزیز بیشتر شد و در این مدت آثاری درباره او و نقشش در جبهه مقاومت منتشر شد که از این جمله میتوان به کتاب «روحالامین»، الهه آخرتی اشاره کرد که در روزهای اخیر برای نخستینبار در سی و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران از سوی غرفه نشر حماسه یاران عرضه شد.
آخرتی که تاکنون آثار مختلفی در حوزه ادبیات دفاع مقدس و مقاومت نوشته است، در کتاب حاضر به روایتی جذاب از زندگی سیدحسن نصرالله از زبان ایشان پرداخته است. نویسنده با بررسی مصاحبههای گوناگون سیدحسن به این روایت دست یافته است. خبرگزاری بلادنیوز به مناسبت انتشار این اثر و توزیع آن برای نخستینبار با نویسنده این کتاب به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
*بلادنیوز: شخصیت سیدحسن نصرالله چه پیش از شهادت و چه پس از شهادت، از جمله شخصیتهای مورد توجه مؤلفین بوده است. در ماههای اخیر، توجه نویسندگان به زندگی و شخصیت ایشان به عنوان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در جبهه مقاومت، سبب شد تا آثار متنوعی درباره ایشان منتشر شود. کتاب «روحالامین» از این منظر چه تفاوتی با آثار مشابه گذشته دارد؟
ممکن است کتابهای متعددی در این مدت درباره شهید سیدحسن نصرالله نوشته شده و به زندگی و شخصیت ایشان از این طریق پرداخته باشد، اما واقعیت این است که پرداختن به تمامی ابعاد شخصیتی ایشان کار آسانی نیست. شخصیت سید حسن نصرالله ابعاد مختلفی داشت که هر اثری میتواند به یک بُعد از زندگی ایشان بپردازد.
با توجه به این امر، یکی از دغدغههایم برای نگارش کتاب «روحالامین» این بود که یک راوی مطمئن به زندگی شهید نصرالله بپردازد. از سوی دیگر، راوی به دلیل شرایط خاصی که زندگی سید مقاومت داشت، ممکن است در بیان خاطرات با محدودیتهایی مواجه باشد و از سوی دیگر، همانند سیدحسن نصرالله بر سخنوری تسلط نداشته باشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتم در «روحالامین» از خاطرات ایشان در بیان زندگیشان استفاده کنم.
تسلط بر کلام، از جمله ویژگیهای سیدحسن نصرالله است که نه تنها مردم لبنان و منطقه که حتی در سطح جهان نیز تأثیرگذار بود. با توجه به این ویژگی سید حسن، 170 ساعت مصاحبه و سخنرانیهای مکتوب و تصویری ایشان را دیدم و سپس محتوای تولید شده را در 17 فصل تدوین کردم. کتاب از تولد ایشان، شرایط خانوادگی و شرحی از خاطرات پدر و مادر، چگونگی ورود به حوزه علمیه، سفر به نجف، ارتباط با انقلاب ایران، آزاد شدن جنوب لبنان، چرایی ورود حزبالله به مسئله سوریه، رابطهای که با برخی از علما مانند آیتالله بهجت داشتند، ارتباط با برخی از شخصیتها مانند حاج قاسم، طوفانالاقصی، خاطرات مربوط به حزبالله و … تا دو هفته قبل از شهادت ایشان را شامل میشود.
از سوی دیگر، کتاب تلاش دارد نگاهی به زندگی شخصی ایشان نیز اختصاص دهد. از جمله مسائلی که در این بخش از کتاب به آن پرداخته شده، روابط خانوادگی ایشان زیر سایه مسائل امنیتی، ارتباط با نوهها، علاقه سیدحسن به مطالعه و سبک زندگی شخصی را شامل میشود.
*بلادنیوز: شخصیت سیدحسن را میتوان ذو ابعاد توصیف کرد. ایشان از همان دوران نوجوانی و جوانی از سایر هم سن و سالان خودشان متمایز بودند؛ به طوری که به عنوان نماینده امام(ره) برای امور حسبیه انتخاب میشوند. با بررسی که در سیر زندگی ایشان داشتید، بفرمایید که چه عواملی در شکلگیری شخصیت ایشان مؤثر بوده است؟
دو عامل در شکلگیری شخصیت سیدحسن نصرالله اهمیت بسزایی دارد؛ نخست ارتباط با خدا و اعتقاد به ائمه اطهار(ع) و دیگری، ارتباط با علما و شخصیتهای برجسته دینی. این دو عامل نوع نگاه و جهانبینی سید را تشکیل داده است. از جمله افرادی که بر زندگی ایشان تأثیرگذار بوده، آیتالله سیدمحمدباقر صدر است که اولین مرجع تقلید ایشان بود. پس از آن، آشنایی با امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب، آیتالله بهجت و سیدعباس موسوی منجر به تکمیل شدن شخصیت ایشان شد. بزرگی شخصیت ایشان را میتوان در کلام رهبر معظم انقلاب پس از شهادت سید دید که عبارات ویژهای مانند « برادر عزیزم» به کار بردند.
سید فعالیت خود را از سنین پایین شروع کردند و وقتی تصمیم گرفتند که به نجف بروند، تنها 15 سال داشتند. در همان دوران هم سید در لبنان با جنبش امل کار میکرد و در لبنان به فعالیتهای فرهنگی مشغول بود. از بزرگی و جذابیت شخصیت ایشان میتوان به جلسهای که با سیدمحمد باقر صدر داشت، اشاره کرد؛ جلسهای که قرار بود 10 دقیقه باشد، نیم ساعت به طول انجامید. یک نوجوان 15 ساله در چه سطح فکری باید باشد که آیتالله صدر با آن بزرگی و جامعیت، نیم ساعت از فرصت خود را به او اختصاص میدهد. به نظر میرسد که سید حسن از همان دوران، جلوتر از هم سن و سالان خود بود. بخشی از این امر، به دلیل مأنوس بودن او با قرآن و نماز است که سالها قبل از رسیدن به سن تکلیف آغاز شده بود.
سید دو گفتوگوی ویژه با آیتالله بهجت داشتند. پیش از این، کتابهای آیتالله بهجت از جمله آثاری بود که در سیر مطالعاتی سید مورد توجه ایشان قرار گرفته بود. از جمله خاطرات جالبی که میتوان از مواجهه این دو عالم اشاره کرد، ماجرای استخاره آقای بهجت برای ایشان بود. سید در مصاحبههای خود گفتهاند که آیتالله بهجت طوری جواب استخاره را دادهاند که شگفتانگیز بود، گویی خود آیتالله بهجت با ما در جلسه بود.
*بلادنیوز: ماجرای این استخاره چه بود؟
سیدحسن نصرالله از آیتالله بهجت با عنوان پدر معنوی حزبالله یاد میکرد. ماجرا به آن زمان برمیگردد که میخواستند اولین دبیرکل حزبالله را انتخاب کنند و سید حسن نصرالله در کنار سیدعباس موسوی و صبحی طفیلی از جمله گزینههای اصلی بودند. سیدحسن در آن مقطع نمیخواست که این مسئولیت را بپذیرد؛ چرا که از سویی صبحی طفیلی از نظر سنی از او بزرگتر بود و سیدعباس موسوی نیز حکم استادی بر ایشان داشت.
سید در آن مقطع این مسئولیت را سنگین میدانست و به دلیل شرایط خاصی که وجود داشت، دوست نداشت آن را بپذیرد. اما اصرارها به سیدحسن ادامه پیدا میکند و به او عنوان میکنند که به تو کمک میکنیم و همراهت هستیم، او تصمیم گرفت که با استخارهای که آیتالله بهجت میگیرد، تکلیف خود را روشن کند. در این استخاره عنوان میشود کسانی که عنوان میکنند که تو راه همراهی میکنند، نمیمانند. با این جواب، سید تصمیم میگیرد که به اصرارها جواب منفی بدهد. البته این را باید یادآوری کرد که در آن زمان، حزبالله شرایط فعلی را نداشت.
*بلادنیوز: بخشی از کتاب «روحالامین» به سبک زندگی شخصی شهید اختصاص دارد. کمی از این سبک ویژه بفرمایید.
*در فصلی از کتاب تحت عنوان «آپارتمانی در ضاحیه» به این بخش از زندگی شهید حسن نصرالله پرداخته شده است. برای این بخش، تصمیم گرفتم که خلأهای موجود را با روایتهای دیگر اعضای خانواده یا دوستان شهید، پر کنم. مثلاً روایتهایی از فرزندان ایشان نیز در کتاب ارائه شده است.
یکی از شبهاتی که درباره شهید حسن نصرالله عنوان میشود، این است که ایشان همیشه تونلها و در شرایط کاملاً امنیتی زندگی میکرده است؛ در حالی که ایشان در طبقات بالای یک آپارتمان در ضاحیه زندگی میکردند و در شرایط خاص به اتاق جنگ منتقل میشدند. در همان آپارتمان نیز فرزندان و خانواده خود را ملاقات میکردند. البته شرایط خاصی نیز حاکم بود.
*بلادنیوز: برای خود شما به عنوان نویسنده و کسی که زندگی شهید را از ابعاد مختلف بررسی کرده است، چه بُعدی از زندگی ایشان قابل تأمل است؟
شهید سردار قاسم سلیمانی یک نکته مهم و قابل تأمل درباره سیدحسن دارند و ایشان را به خاطر ولایتشناسی تقدیر میکنند و میگفتند که ایشان باید درس ولایتشناسی برگزار کنند. اگر نوع نگاه و باوری که به رهبر انقلاب و امام(ره) داشتند، در جامعه ما جا میافتاد بسیاری از مشکلات ما برطرف میشد. سیدحسن همیشه از مظلومیت رهبر انقلاب میگفت و رمز پیروزی حزبالله را ولایتمداری آن میدانست. یکی از نکات جالب درباره زندگی سیدحسن برای من همین نکته بود که شخصیت بزرگی مانند ایشان که ما باید مفتخر باشیم که روزگار او را درک کردهایم، خودش را مطیع و سرباز رهبر انقلاب میداند.
از دیگر نکات جالب در زندگی سیدحسن نوع نگاه تربیتی ایشان به فرزندانشان است. ایشان هیچگاه با عتاب و خطاب با فرزندانشان صحبت نمیکرد. به عنوان مثال، فرزند ایشان میگفت که در خیابان با دوستانش مشغول فوتبال بود، در همین حین اتفاقی رخ داد و بحثی پیش آمد. فرزند ایشان میگوید که وقتی دید که پدرش از پنجره دارد او را نگاه میکند، از لحن خودش خجالت کشید. بعد از آنکه به خانه آمد، علیرغم تصورش که فکر میکرد الان پدرش با او برخورد خوبی نخواهد داشت و شماتت خواهد کرد، ایشان با خواندن آیات قرآن و به صورت غیر مستقیم به فرزندشان هشدار دادند که این نوع صحبت کردن، درست نیست. از سوی دیگر، ایشان هیچ گاه به فرزندشان امر نمیکرد، در خاطرات ایشان هست که با وجود آنکه علاقه داشتند فرزندانشان تحصیلات حوزوی داشته باشند، اما هیچگاه آنها را منع نکردند که وارد دیگر حوزهها نشوند.
*بلادنیوز: چرا عنوان «روحالامین برای کتاب انتخاب شد؟
روحالامین لقبی است که خداوند به جناب جبرئیل دادند و به امانتداری ایشان در انتقال پیام وحی اشاره دارد. یکی از القابی که سید در لبنان شناخته میشود نیز روحالامین است.
انتهای پیام/