تکرار یک اعتراض آشنا/ واقعاً مشکل سریال سووشون ۶۲ ثانیه است؟ – بلادنیوز
تکرار یک اعتراض آشنا/ واقعاً مشکل سریال سووشون ۶۲ ثانیه است؟ – بلادنیوز
خبرگزاری بلادنیوز- مجتبی برزگر: اظهارنظرهای متناقض از سوی طیفهای مختلف از فعالان فرهنگی و رسانهای تا سیاستمدارانی که سعی دارند با ابزار فرهنگ برای خود جایگاهی دستوپا کنند بار دیگر در فضای رسانهای کشور نمود یافته است. اینبار نیز همان سناریوی آشنای «نه به توقیف» که در ماجرای سریال «تاسیان» به یک کمپین تبلیغاتی جعلی تبدیل شد، به سریال «سووشون» رسیده است؛ جریانی که بیش از آنکه دغدغهای فرهنگی داشته باشد، به ابزاری برای کسب درآمد و منافع اقتصادی بدل شده است.
در این میان، ضرورت دارد به واقعیتها نیز پرداخته شود و افکار عمومی را از آنچه در پس پرده رخ میدهد، آگاه ساخت. حقوق مخاطب صرفاً تماشای چند صحنه اروتیک نیست؛ آن هم صحنههایی که آشکارا برای جلب توجه و جذب مخاطب به کار گرفته شدهاند. همانگونه که در «تاسیان» نیز شاهد چنین ترفندهایی بودیم و با دیدن آن بهروشنی میشد دریافت که جذابیتی که در رسانهها برای آن تبلیغ میشد، در عمل وجود نداشت.
داستان از جایی آغاز شد که سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، بدون دریافت مجوز لازم از ساترا، در پلتفرم نماوا منتشر شد. ماجرایی که پیش از این برای سریالهایی چون «تاسیان»، «غربت» و حتی «جیران» نیز در اشکال گوناگون رخ داده بود: جنجال رسانهای، کمپین «نه به توقیف»، موجسازی در شبکههای اجتماعی و در نهایت، اتهامزنی به دستگاه قضایی و نهادهای ناظر. اما آیا ماجرا به همین سادگی است؟ یا باید کمی دقیقتر به ابعاد حقوقی، فرهنگی و حتی اخلاقی موضوع نگاه کرد؟
ورود دستگاه قضا به موضوع توقیف «سووشون» نه اقدامی سلیقهای، بلکه مبتنی بر فرآیندهای قانونی و نظارتی است. بهویژه آنکه مسئولان ساترا بارها به تیم تولید و پخش سریال فرصت دادند تا مشکلات مجوز و محتوای آن را برطرف کنند. حتی پس از صدور ابلاغیه رسمی برای حذف قسمت اول تا ساعت 14:30 روز جمعه، ساترا تا ساعت 15 نیز همکاری و صبر نشان داد. اما بیاعتنایی پلتفرم و عدم تمکین به قانون، در نهایت منجر به مسدود شدن نماوا شد.
جالب آنکه در جریان بازبینی، تنها قسمت اول نیازمند اصلاحات جدی تشخیص داده شد و پنج قسمت دیگر تنها اشکالات جزئی داشتند. با اینحال، سازندگان سریال و پلتفرم پخشکننده، به جای طی مسیر قانونی، ترجیح دادند از ابزار رسانه برای تحریک افکار عمومی استفاده کنند.
واقعیت این است که اگر یک اثر نمایشی واقعاً از کیفیت و کشش لازم برخوردار باشد، نیازی به این میزان تبلیغات رسانهای ندارد. چنانکه ضربالمثل معروف میگوید: «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.»
سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار تنها مجوز طرح داشته و طبق مقررات، باید برای فیلمنامه نیز مجوز دریافت میکرد. با این حال، بدون اخذ مجوز ساخت، تولید آن آغاز شد. پیگیریهای خبرنگار ما از سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) نشان میدهد که تمامی همکاریها برای رفع مشکل انتشار سریال انجام شده و حتی به پلتفرم پخشکننده نیز فرصت داده شد تا این اثر را که بدون مجوز منتشر شده، از روی سکو بردارد تا با فیلترینگ مواجه نشود. اما هشدارها جدی گرفته نشد.
براساس گفتههای مسئولان ساترا، طی فرصت یکماهه، چند جلسه میان ساترا و مدیران پلتفرم نماوا، تهیهکننده و کارگردان سریال برگزار شد. در این جلسات، ایرادات مطرح و 6 قسمت بازبینی شد. بهجز قسمت اول که به دلیل نقض آشکار حدود شرعی و عرفی نیازمند اصلاحات اساسی بود، در پنج قسمت دیگر اصلاحات جزئی مورد تأکید قرار گرفت.
عباس سیاح طاهری، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، تصریح کرده که بیتوجهی به هشدارها و ابلاغیه دادستانی در روز انتشار سریال، منجر به اقدام قضایی شد. طبق این ابلاغیه، تا ساعت 14:30 روز جمعه به نماوا فرصت داده شد قسمت اول سریال را از پلتفرم حذف کند. حتی تا ساعت 15 نیز صبر شد، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت. در نتیجه، همانگونه که از پیش هشدار داده شده بود، دسترسی به پلتفرم نماوا مسدود شد.
در چنین شرایطی، راهاندازی کمپینها و هجمههای غیرمنصفانه به فرآیند قانونی تنظیمگری، اقدامی غیراخلاقی و غیرحرفهای است؛ بهویژه زمانی که برخی سیاستمداران از جمله عباس عبدی نیز وارد این جریان شدهاند که جای تأمل دارد.
عباس عبدی فعال سیاسی، در یادداشتی به انتقاد از ورود قوه قضائیه به ماجرای توقیف «سووشون» پرداخت و نوشت: «عدهای و نهادهایی در تلاشاند پای دستگاه قضایی را به میان بکشند و پشت آن پنهان شوند. این رفتار به زیان قوه قضائیه است، بهویژه در مرحله دادسرا که معمولاً سریع و شاید پرخطا عمل میشود، اما مسئولیت آن متوجه قوه قضائیه باقی میماند، حتی اگر به دادگاه و صدور حکم نرسد.»
اما واقعیت آن است که اگر ساترا به عنوان نهاد قانونی تنظیمگر در این حوزه ورود نکند و احساس مسئولیت نداشته باشد، جای انتقاد از آن است. برخلاف تصور آقای عبدی، ورود به ماجرای «سووشون» دقیقاً وظیفه قانونی ساتراست و اقدام انجامشده نیز کاملاً به جا و قابلتحسین است. نادیده گرفتن وظیفه نظارتی ساترا، نهتنها راه را برای بیقانونی هموار میکند، بلکه نقش نهادهای تخصصی در تنظیمگری فرهنگی را نیز بیاثر میسازد.
احساس میشود آقای عبدی به دلیل دوری از فضای تخصصی فرهنگ و هنر، و عدم شناخت کافی از ساختارها و الزامات قانونی در حوزه رسانه، به چنین برداشتهایی رسیده است. انتقادی که نه تنها از مبنای درستی برخوردار نیست، بلکه به نوعی تبرئه رفتارهای خلاف قانون در فرآیند تولید و انتشار سریال نیز محسوب میشود.
جای تعجب است که در بحث «سووشون»، هم پلتفرم، هم کارگردان و هم منتقدانی مانند آقای عبدی، تنها چند ثانیه از سریال را علت توقیف میدانند، بدون آنکه به این واقعیت توجه کنند که سریال اصلاً فاقد مجوز تولید و انتشار بوده و با نادیدهگرفتن کامل مراجع قانونی، مسیر غیرقانونی را طی کرده است.
نرگس آبیار به عنوان کارگردان و محمدحسین قاسمی تهیهکننده سریال، پیشتر آثار ارزشمند و قابلاحترامی تولید کردهاند و با روال قانونی آشنایی کامل دارند. از این رو، نمیتوان ناآگاهی از روند مجوزگیری را توجیهی برای این اقدام دانست. چرا برای دریافت مجوز اقدامی نکردهاند؟ این سؤال مهمی است که باید پاسخ داده شود، نه آنکه پشت بازیهای رسانهای چون «نه به توقیف» یا «اختلاف 62 ثانیه» پنهان شد.
وقتی منتقدان، بدون توجه به الزامات شرعی و عرفی، لمس دست یا صحنههای اروتیک میان دو کاراکتر یوسف و زری (با بازی میلاد کیمرام و بهنوش طباطبایی) را نادیده میگیرند، باید پرسید تنظیمگری قرار است کجا خود را نشان دهد؟
این نوع سادهسازی و فریب افکار عمومی، راهی برای احقاق حقوق مردم نیست. زمانی که پلتفرمها با افزایش قیمت اشتراک یا تبلیغات آزاردهنده، حقوق مخاطب را نادیده میگیرند، صدایی از همین منتقدان شنیده نمیشود. امروز، همه اقشار جامعه از کودک و نوجوان تا سالمند، مخاطب سریالها هستند؛ آیا حجم بالای نمایش سیگار، مشروب، رقص و اختلاط زن و مرد ضروری است؟ یا بالا بردن کیفیت فیلمنامه و داستان؟
نهادهای ناظر فرهنگی، اگرچه نیازمند شفافیت و پاسخگویی دائمی هستند، اما باید به عنوان رکن مهم نظم رسانهای شناخته شوند. ورود دادستانی به موضوع، اتفاق تازهای نیست؛ پیشتر هم در سریالهای دیگر همین رویه را شاهد بودهایم. آنچه تازگی دارد، تلاش برای تبدیل تخلف به حق و قانونگریزی به مطالبه اجتماعی است.
اگر پلتفرمها و سازندگان آثار نمایشی، احترام به قانون را سرلوحه کار خود قرار دهند، نیازی به اینهمه جنجال نیست. حمایت از سرمایهگذاری بخش خصوصی با صدور مجوز برای بیش از 400 سکو و پلتفرم، نشان از حمایت حاکمیتی دارد البته مشروط به رعایت قانون.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد، بیتردید «سووشون» یکی از آثار ماندگار ادبیات ایران است و بازآفرینی نمایشی آن نیازمند صحنههای اروتیک نیست. کاش کارگردانان برجستهای چون نرگس آبیار بیش از پیش به این نکات توجه کنند. ساخت آثار اقتباسی و تاریخی، با نگاهی فرهیختهتر و هنرمندانهتر، میتواند دلنشینتر باشد و نیازی نیست در مسیر برخی آثار سطحی و شعاری شبکه نمایش خانگی حرکت کرد که برای جلب توجه، به نمایش سیگار و الکل متوسل میشوند.
مخاطب امروز، با دسترسی گسترده به آثار بینالمللی، خواهان روایتهای منسجم و حرفهای است و با چنین رفتارهای نمایشی نمیتوان اعتماد او را جلب کرد.
انتهای پیام/